مقدمه: اختلالاتروانی نه تنها سبب ناکارآمدی بیماران روانی میشوند، بلکه خانوادههای آنها را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داده و عملکرد آنها را مختل میسازند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سلامت روان مادران فرزندان مبتلا به اختلالات روانی بود.
مواد و روشها: بدین منظور از بین خانوادههای فرزندان مبتلا به اختلالات روانی همدان، 34 خانواده به شیوه نمونه در دسترس، انتخاب شدند و با روش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل مورد آزمون قرار گرفتند. مداخلات آموزش تنظیم هیجان، به مدت 12 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه کنترل مداخلهای دریافت ننمودند. برای آنالیز آماری دادهها از روشهای آماری توصیفی و کوواریانس استفاده شده و 0/05 ≥ P به عنوان سطح معناداری اختلاف در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل پس از انجام مداخله تفاوت معنیداری در میزان سلامت روان وجود دارد (0/001 = P). همچنین نتایج پژوهش نشان داد که این تغییرات در مرحله پیگیری حفظ شده است.
نتیجهگیری: در حوزه درمان و زمینه کار با افرادی که درد ناشی از بیماریهای روانی دارند، آموزش تنظیم هیجان با توجه به ماهیت آن، کارا و نوید بخش به نظر میرسد.