مقدمه: بهبود خود تنظیمی یکی از مهمترین اهداف آموزش پزشکی در عصر فناوری است. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با راهبردهای خودتنظیمی دانشجویان میباشد.
مواد و روشها: روش تحقیق در این مطالعه توصیفی-همبستگی بود. برای انجام پژوهش 160 نفر از دانشجویان که در سال تحصیلی 94-1393در دانشکده پرستاری مشغول به تحصیل بودند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم «ب» (با روش کودر ریچاردسون و پایایی 67/0) ، پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی (78/0) وپرسشنامه محققساخته سواد اطلاعاتی (با آلفای کرونباخ پایایی 81/0) استفاده شد. در نهایت دادههای به دست آمده با استفاده ازنرم افزار SPSS 21 آزمون همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت .
یافته ها: یافتههای ما نشان داد بین سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با راهبرد های خود تنظیمی رابطه معنادار آماری وجود دارد. همچنین بین خرده مؤلفههای ارزشیابی، استنباط، تحلیل، استدلال قیاسی ،استدلال قیاسی و راهبردهای خود تنظیمی رابطه معنادار وجود دارد (P<0/05).
نتیجهگیری: با توجه به رابطه معنیدار بین سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با راهبرد های خود تنظیمی میتوان نتیجه گرفت که ارتقای راهبرد های خود تنظیمی به فرایند تفکر انتقادی و سواد اطلاعاتی وابسته است. به ویژه اینکه راهبرد های خود تنظیمی و تفکر انتقادی در دانشجویان رشتههای پزشکی اهمیتی مضاعف دارد.